چشم دروازه دل
جلد ساز:خیاط کتاب
شبنم:اشک شب
دارنده طمع خام:آن که از افیون یاری می خواهد
نزول بلا:آمدن ناسازگاران
حیوان آن که بی هنگام وارد می شود
امید:سرمایه فقرا
طبیب:پیک اجل
بیمار:دفتر مشق طبیب
دانشمند:خورجین مسایل
فرزند تسلی دل و آزار جان
متفکر:تنها!
بی مزه:تعارف زیادی!
هیچ:جواب کار بد
زمستان:آب بینی
زحمت:قرض همسایه
سوگند خورش دروغگویان
مقام:بیزاری از آشنایان قدیم
مرد خوب آن که کارت به او نیفتد