به جهنم که تو از مست بدت می آید
از شب و کوچه بن بست بدت می آید
لایق دست ترک خورده بی احساسی
تو که از گرمی این دست بدت می آید
مثل یک زنگ در خانه خواب آلوده
از نوازشگری شصت بدت می آید
این بدم بدم بدم ها بخورد توی سرت
تو که از هر چه که خوبست بدت می آید
عشق من لحظه مستی و بد و بیراهی است
به جهنم که تو از مست بدت می آید